نمی دونم چرا یهو بد می شم!
یهو کینه ای میشم
یهو دوست دارم تمام آدمایی که واسم نصمیم گرفتنو زنده زنده بسوزونم!
همونایی که تا میبینن یه چیز جدید خریدی و با هزارذوق و علاقه داری ازش تعریف می کنی بجای اینکه تصدیقت کنن یهو میگن این چیه؟
وای به روزی که تو هم دمدمی باشی و دلت با حرف یه بی ارزش بلرزه! هم دوستش داشته باشی هم ازش متنفر باشی...
من رشتمو دوست داشتم دانشگاهمم دوست داشتم پولشو هم خودم میدادم پس چه دردم بود؟!!!! چرا با حرف یه بیشعور لرزیدم؟؟
اینا یه طرف قضیه است طرف دیگه آدمایی هستن که فقط و فقط خودشونو خوب می بینن!
ابروهات پر شده برشون دار
تو رفتارات دخترونه نیست
تو ظرافت نداری
تو موقع راه رفتن خمیده راه میری جلب توجه می کنی
تو بلند میخندی
بینیتو عمل کنی و یه ذره هم آرایش کنی خیلی خوشگل میشیا
تو فقط به فکر خودتی
تو با هیچ کس احساس صمیمیت نمی کنی
تو رو مخی
تو اصلا هیچی حالیت نیست
.
.
.
.
همه باهام مثل یه تیکه آشغال برخورد می کنن
چون آرایش نمی کنم
چون وقتی راه میرم مردمو دید نمی زنم
چون وقتی خوشحالم ابرازش می کنم
چون
چون
چون
-
-
-
گذر زمان داره از من یه آدم دیگه می سازه...
دیگه انگیزه ندارم
احساس می کنم به آخر خط رسیدم
دیگه هیچوقت دانشگاه قبول نمی شم
دیگه هیچوقت 23 ساله نمی شم
کاش واسه من فردایی وجود نداشت...
نظرات شما عزیزان:
برچسب‌ها:
.: Weblog Themes By Pichak :.
